خدای مهربانی ها سلام
گفتی : ترازوی دلت من باشم ،چرا نمی شود را نمی دانم ،
چرا باز دل بندگانت را می آزارم ...آن را هم نمی دانم ...
چرا بخشیدن دیگران اینقدر برایم سخت شده ...چراااااااا؟ وهزاران چرای دیگر..!!
هر چه به این دل می گویم: دیگر گوش اش به حرف های من بدهکار نیست !
گویی این نفس باز هم سرکش شده ...!!!
گویی این دل باز هم هوایی نگاه مهربانت شده آقا ...!!!
کاش می آمدی ،کاش می آمدی و
آنگاه می دیدی باز هم به خاطرت دنیا را زیر و رو می کردم
کاش ..!!!